رزالیند فیتزروی بعد از شصت و دو سال از خواب بیدار میشود و در کمال تعجب خود را در دستگاه سکونش در گوشه یک زیرزمین از یاد رفته مییابد. درحالیکه دنیای اطرافش کاملا تغییر کرده است. پدر و مادر و عشق اولش مردهاند. رز که تمام تلاشش را برای فراموش کردن گذشته و عادت به زندگی جدید؛ شیفنه پسر جوانی میشود که او را از خواب بیدار کرده است.
اگه دلتون خواست میتونید کتابهای داخل مجموعه بالا رو اینجا مشاهده کنید