ریمی به این نتیجه رسیده است که همه چیز دقیقا همه چیز به خودش بستگی دارد. او برای برنده شدن، علاوه بر کارهای خیر باید چوب گردانی هم یاد بگیرد. در کلاس، با دو رقیبش روبرو میشود، لوییزیانای احساساتی و بورلی سرکش. از طرفی، در کار خیرش با مشکلی مواجه میشود که به ناچار باید از آنها کمک بگیرد‏‏! اما تنهایی و مشکلات، این سه رقیب را به هم نزدیک و در ماجراهایی هیجان انگیز با هم همراه میکند. ماجراهایی که منجر به انتخابهایی میشود که به هیچ عنوان پیش بینی نمیکردند.

لیلی صبح یک روز سرد زمستانی کنار جاده ای از خواب بیدار می‌شود. نمی‌داند چطور از آنجا سر درآورده. وقتی ماشین پلیسی از راه می‌رسد و لیلی جسد خود را آنجا می‌بیند، تازه می‌فهمد که در واقع مرده است. ولی هر چه خود را به آب و آتش می‌زند، کسی او را نمی‌بیند و صدایش را نمی‌شنود. باید چه کار کند؟

ْآیا تا به حال احساس کرده‌اید زندگی دیگری را تجربه کرده‌اید ؟ آیا نسبت به جایی احساس آشنایی داشته‌اید درحالی که قبلا هرگز آنجا نبوده‌اید ؟ یا احساس کرده‌اید کسی را خیلی خوب می‌شناسید در حالی که اولین بار است او را می‌بینید ؟ چنین چیزی امکان دارد.

این رمان شامل هفت بخش است که هریک تحت تاثیر ماهی قرار دارد؛ ماه گل، ماه شکارچی، ماه خون… و داستان اریک و مرلی را روایت می‌کند که بعد از جدایی نابهنگامشان، روح هریک در جستجوی دیگری است.