سیلورستر عروسک را در مقابل خودش نگه داشت.

عروسک در قد‌و‌قواره‌ی کودکی کم سن‌و‌سال بود.

دست‌های عروسک را کاملاً باز کرد.

گفت: نمی دونم در چه نوع داستان عجیبی می‌تونستی باشی…

وقتی لایلا در کلاس فنون زبان انگلیسی پروژه‌ی نوشتن خلاق را شروع می‌کند، ذوق‌زده می‌شود. زیرا از سال پیش یک رمان فانتزی فوق‌العاده در ذهنش پرورانده و حالا فرصت روی کاغذ آوردن آن را پیدا کرده است!

طرح داستان بسیار پیچیده است، با صحنه‌های نبرد، جادوگرها و یک موجود مرموز، اما در اصل داستان درباره‌ی دختری نادیده‌گرفته‌شده است که باید خواهر بزرگتر، زیبا و موفقش را نجات دهد.

اما زمانی که شروع به نوشتن می‌کند، با مشکل سد نویسندگی مواجه می‌شود. فشار برای تحت‌تأثیر قرار دادن دوستان و معلمان، و همچنین ضرب‌الاجل مسابقه‌ی نویسندگی شهر که لایلا مصمم است برنده‌ی جایزه اول باشد، این مشکل را تشدید می‌کند.

برای انسان‌ها و خون آشام‌ها قوانین بقا یکسانند: هرگز اعتماد نکن، هرگز تسلیم نشو، و همواره از قلبت محافظت کن.

اورِیا، دختر آدمیزادی که پادشاه خون‌آشام‌های شب‌زاد به فرزندخواندگی قبول کرده، سعی دارد جای پایش را در دنیایی که برای کشتن او طراحی شده محکم کند. تنها شانسش برای اینکه به چیزی بیشتر از طعمه تبدیل شود، شرکت در کِژاری است: تورنمنتی افسانه‌ای که توسط شخص الهه‌ی مرگ برگزار می‌شود.

اما پیروز شدن در جمع بی‌رحم‌ترین جنگجویانِ هر سه خاندان خون‌آشام‌ها کار آسانی نخواهد بود. اوریا مجبور است برای زنده ماندن با رقیب مرموزی متحد شود.

همه چیزِ رین خطرناک است. او خون‌آشامی بی‌رحم، قاتلی قهار و یکی از دشمنان

تاج‌وتخت پدر اوست… و بزرگترین رقیب اوریا. ولی آنچه بیش از هر چیز دیگری اوریا را به وحشت می‌اندازد، جذابیت عجیبی است که رین برایش دارد.

ولی کژاری جایی برای ترحم نیست. جنگ برای سلطه بر خاندان شب آغاز می‌شود و تمام چیزهایی را که اوریا تصور می‌کرد درباره‌ی خانه‌اش می‌داند، در هم می‌شکند. و درست است که رین احتمالاً او را بیشتر از هر کس دیگری درک می‌کند، ولی علاقه‌ای که بینشان شکل گرفته می‌تواند در پادشاهی‌ای که در آن هیچ‌چیز مرگبارتر از عشق نیست، به سقوط او منجر شود.

در قلعه‌ی آپولیس، خدایان قدرت‌هایی را به تعدادی از افراد برگزیده هدیه می‌دهند. آیکاری می‌داند او یک درمانگر است، اما خواهر دوقلویش، سِفی، به‌عنوان مومیاگر انتخاب می‌شود، درحالی‌که همیشه به‌عنوان یک کیمیاگر، قدرتی بسیار قوی را در خون خود احساس می‌کرد.

رازی که خواهران به دلیل داشتن دو قدرت در دل ‌دارند، مجازات اعدام دارد. درحالی‌که سِفی یاد می‌گیرد چگونه مُرده‌ها را مومیایی کند، آیکاری به درمان درد و مرض دیگران

می‌پردازد؛ از جمله یک زندانی بسیار جذاب و خوش‌تیپ به نام کازیل که دشمن قسم‌خورده‌ی مردمش محسوب می‌شود.

و زمانی که شیاطین از دنیای مُرده‌ها می‌آیند و خواهرش را می‌دزدند، آیکاری به کازیل کمک می‌کند تا فرار کند بلکه با کمک او، سِفی را نجات دهد. حتی اگر لازم باشد برای نجات خواهرش بال دربیاورد و همراه با شیطان پرواز کند…

کامپیوتر دقیقا چیست؟ چطوری کار می‌کند؟ از چه چیزی ساخته شده است؟با کمک روبی همه‌ی این‌ها و کلی نکته‌ی جالب دیگر را یاد بگیر. در دنیای روبی هر چیزی که به ذهن شما برسد امکان‌پذیر است، حتی تعمیر کردن کامپیوتر خراب پدر. شما هم به روبی و دوست جدیدش ماوس بپیوندید و آن‌ها را در سفری هیجان‌انگیز به درون کامپیوتر برای پیدا کردن نشانگر، از گیت‌های منطقی و بیت‌ها گرفته تا سخت‌افزار کامپیوتر همراهی کنید. روبی و خواننده‌هایش عناصر ابتدایی ماشین‌هایی را می‌آموزند که آینده‌ی ما را بهبود خواهند داد. سپس کودکان برنامه‌نویس آینده می‌توانند دانش و تخیلاتشان را برای حال فعاليت‌های جالب کنار هم قرار دهند. *لیندا لیوکاس می‌خواهد بچه‌ها منطق پایه‌ای کامپیوتر را بفهمند و بپذیرند. سپس آن‌ها می‌توانند کد‌ها را با روش‌های خلاق و بی‌دردسر که ساختارهایی شبیه لگو دارد به کار بگیرند.